Persian Abstract

مقدمه: سرطان به عنوان یک بیماری مزمن و ناتوان­کننده، دارای تبعات بسیاری است و بهبود سبک زندگی می­تواند سلامتی فرد بیمار را تحت تأثیر قرار ­دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ارتقای سبک زندگی سالم به شیوه شناختی-رفتاری بر خود کارآمدی و بهزیستی روان­شناختی مبتلایان به سرطان انجام شد. مواد روش­ ها: طرح پژوهش حاضر نیمه­آزمایشی با پیش­آزمون – پس­آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان مراجعه­کننده به بیمارستان شهید فیاض بخش تهران در سال 1398 بود. تعداد 30 نفر به طور هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مساوی آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه­ای آموزش ارتقای سبک زندگی سالم به شیوه شناختی-رفتاری قرار گرفت. برای گروه کنترل مداخله­ای صورت نگرفت. ابزار جمع­آوری داده­ها عبارت بود از مقیاس خودکارآمدی عمومی و پرسش­نامه بهزیستی روان­شناختی که به صورت خودگزارشی تکمیل گردید. داده­ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره آنالیز شد. یافته­ ها: نتایج نشان داد آموزش ارتقای سبک زندگی سالم به شیوه شناختی-رفتاری به طور معنی­داری موجب افزایش نمرات پس­آزمون خودکارآمدی و بهزیستی روان­شناختی در مبتلایان به سرطان شده است (001/0>p). نتیجه­ گیری: طبق نتایج، آموزش ارتقای سبک زندگی سالم به شیوه شناختی-رفتاری می­تواند بر خودکارآمدی و بهزیستی روان­شناختی مبتلایان به سرطان مؤثر باشد. بنابراین، در حیطه سلامت مربوط به مبتلایان به سرطان می­توان مداخلات مبتنی بر ارتقای سبک زندگی سالم را به منظور ارتقای سلامت روان این بیماران استفاده نمود.

Title

The Effectiveness of Healthy Lifestyle Promotion Training Based on Cognitive-Behavioral Therapy on Self-Efficacy and Psychological Well-Being of Cancer Patients

Abstract

Introduction: As a chronic and debilitating disease, cancer has many consequences, and leading a healthier lifestyle can affect the patient’s health. This study aimed to investigate the effectiveness of healthy lifestyle promotion training based on cognitive-behavioral therapy on self-efficacy and psychological well-being of cancer patients. Materials and Methods: The design of the present study was quasi-experimental with a pretest-posttest and control group. The statistical population of this study included all cancer patients admitted to Shahid Fayyaz Bakhsh Hospital in Tehran in 2019. Among them, 30 individuals who met the inclusion criteria and were willing to participate in the study were purposefully selected and randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group received 8 sessions (90 minutes each) of cognitive-behavioral healthy lifestyle promotion training and the control group did not receive any intervention. Data collection tools were the general self-efficacy scale and psychological well-being questionnaire completed by self-report. Data were analyzed using the multivariate analysis of covariance. Results: The results showed that healthy lifestyle promotion training based on cognitive-behavioral therapy significantly increased the post-test scores of self-efficacy and psychological well-being in cancer patients (p<0.001). Conclusion: According to the results of this study, healthy lifestyle promotion training based on cognitive-behavioral therapy can be effective in the self-efficacy and psychological well-being of cancer patients. Therefore, as regards the health of cancer patients, interventions based on promoting a healthy lifestyle can be used to promote the mental health of these patients.